اهالی قاب ها
«اهالی قاب ها» صدای رگبار که بلند شد اهالی حیاط حرم با نگرانی آمدند بیرون و لبه ی قابهایشان نشستند،معلق و سبک.یکی گفت :چی شده ؟ آن یکی که می توانست بالاتر برود و داشت همه چیز را میدید گفت :خدای من!چه خبررررره!!!! مرضیه خانم که دو سه سال پیش به ساکنین… بیشتر »
نظر دهید »